3 گروه اختلالات جنسی
کلمه اختلال جنسی ، در روانشناسی بالینی و تشخیص گذاری ، معنای عام و ناهمگنی دارد و باید با پسوند و پیشوندهای دقیق و درست به کار برده شود تا معنای خود را به درستی منتقل کند. در DSM-5 سه گروه مشکلات مربوط به مسائل جنسی و جنسیت ، از هم تفکیک شدهاند و هر کدام به شکل جداگانه دستهبندی شدهاند ، اما در اینجا هر سه گروه اختلالات جنسی را زیر یک سرفصل بررسی میکنیم.
گروه اول ، « اختلالات عملکرد جنسی یا کژ کاریهای جنسی » است که اشاره به مشکلاتی دارد که در برقراری چرخه رابطه جنسی (تحریک ، رابطه ، ارضا شدن ) مشکل ایجاد میکند و باعث میشوند شخص یا شریک جنسی او ، نتوانند رابطه جنسی کامل و رضایت بخشی داشته باشند.
گروه دوم « نارضایتی جنسیتی » است و شامل افرادی میشود که به شکل جدی و اثرگذاری از جنسیت خود راضی نیستند.
گروه سوم هم شامل « اختلالات پارافیلیک » است که به بررسی انحرافات جنسی میپردازد.
فهرست اصلی مقاله:
اختلالات عملکرد جنسی یا کژکاریهای جنسی
انواع اختلالات در کارکرد جنسی یا کژکاریهای جنسی چه هستند ؟
درمان اختلالات کارکرد جنسی یا کژکاریهای جنسی چیست ؟
نارضایتی جنسیتی ( عدم رضایت از جنسیت خود )
ملاکهای تشخیصی اختلال نارضایتی جنسیتی در کودکان چه هستند ؟
ملاکهای تشخیصی در نارضایتی جنسیتی در نوجوانان و بزرگسالان چه هستند ؟
درمان اختلال نارضایتی جنسیتی چیست ؟
اختلالات پارافیلیک ( انحرافات جنسی )
ملاکهای تشخیصی پارافیلیا یا انحرافات جنسی چه هستند ؟
درمان اختلالات پارافیلیک ( انحرافات جنسی ) چیست ؟
گروه اول در اختلالات جنسی-اختلال در کارکرد جنسی یا کژکاریهای جنسی
دو حالت ، مشخصه وجود اختلال در عملکرد جنسی است. یکی اینکه به هر دلیلی شخص نتواند چرخه کامل رابطه جنسی را طی کند و دوم اینکه چرخه جنسی همراه با درد و ناراحتی باشد. چرخه جنسی شامل سه مرحله است : مرحله اول تحریک شدن است. به این معنی که شخص بتواند آماده رابطه جنسی شود. این آمادگی هم نیازمند وجود میل و هیجان کافی برای رابطه است که در بعد جسمی هم باید نمود پیدا کند و در مردان به شکل نعوظ آلت جنسی و در زنان با ترشح مایعات و خیس شدن قسمت درونی اندام جنسی و کمی تورم در قسمت بیرونی اتفاق میافتد. معمولاً زنان برای آماده شدن برای ورود به مرحله دوم یا همان دخول یا نزدیکی ، نیاز به معاشقه دارند.
معاشقه به معنای مورد نوازش قرار گرفتن ، بغل و بوسیده شدن، لمس شدن و مشابه اینها است. ولی مردان الزاماً برای رسیدن به نعوظ به معاشقه نیاز ندارند. هرچند معاشقه اثر روانی مثبتی در کارکرد جنسی مرد هم دارد. مرحله دوم برقراری رابطه جنسی از طریق اندامهای جنسی مرد و زن است. مرحله سوم هم رسیدن به حالت ارضا جنسی و تخلیه مایع جنسی در مردان و ارگاسم در زنان است. ارگاسم در زنان مکانیزمی پیچیدهتر از انزال در مردان است و جنبههای روانی در آن بسیار مهم هستند.
به دلیل وجود تفاوت در ساختار و فیزیولوژی جنسی زنانه و مردانه و اینکه مرد بعد از ارضا دچار افت شدید کارکرد جنسی میشود و نعوظ خود را از دست میدهد ، نیاز است رابطه طوری مدیریت شود که اول زن به ارگاسم برسد و با فاصله زمانی کمی ، مرد هم ارضا شود.
هرگونه اشکال در هر یک از مراحل جنسی که چرخه فعالیت جنسی را متوقف کند یا برای حداقل یکی از دو شریک جنسی ، درد و آزار جسمی به همراه داشته باشد ، یک اختلال در کارکرد جنسی به حساب میآید.
انواع اختلالات در کارکرد جنسی یا کژکاریهای جنسی چه هستند ؟
انزال دیررس : یعنی مرد ، دچار تاخیر چشمگیر در ارضا بوده یا هنگام ارضا ، مایع جنسی ( منی ) خیلی کم باشد یا اصلاً نباشد ، این حالت ممکن است از ابتدای شروع روابط جنسی شخص وجود داشته باشد و یا اینکه اکتسابی باشد و شخص از زمان خاصی دچار این مشکل شده باشد. میتواند موقعیتی باشد ، به عنوان مثال فقط در رابطه با شریک جنسی خاص یا روش تحریک خاصی رخ دهد و یا برعکس محدود به موقعیت خاصی نبوده و فراگیر باشد.
اختلال نعوظ : به این معنی که مرد نتواند اصلاً نعوظ پیدا کند ، یا نعوظ کافی پیدا نکند و یا قبل از پایان رابطه جنسی و ارگاسم زن ، نعوظ خود را از دست بدهد.
اختلال انزال زودرس : یعنی مرد در کمتر از یک دقیقه پس از دخول یا حتی قبل از دخول ارضا شود.
اختلال کمبود میل جنسی مردان : توصیف حالتی است که مرد ، دچار کاهش شدید میل و هیجان برای داشتن رابطه جنسی باشد و تخیلات و افکار جنسی در او خیلی ضعیف یا اصلاً نباشد. ژنتیک ، شرایط سنی ، موقعیتهای مختلف زندگی و فشارهای روانی ، آب و هوا و شرایط جغرافیایی ، تغذیه ، مصرف سیگار، مصرف مواد یا دارو یا الکل و بسیاری عوامل دیگر در میزان تمایل جنسی در مردان ( و زنان ) دخیل هستند ولی در اینجا منظور ، وجود حالتی نسبتا پایدار در بازههای زمانی طولانی و بدون در نظر گرفتن اینکه شریک جنسی چه کسی باشد و غیر وابسته به شرایط ذکر شده است.
اختلال ارگاسمی زنان : توصیف حالتی است که زن در رسیدن به ارگاسم دچار تاخیر مکرر شود یا اصلاً به ارگاسم نرسد یا کاهش جدی در شدت حسهای ارگاسمی است. ارگاسم در زنان همه یا هیچ نیست، به همین دلیل تشخیص این اختلال مستلزم این است که تقریباً همیشه این اتفاق رخ دهد.
اختلال میل / برانگیختگی جنسی زنان : میل و برانگیختگی ( حداقل به لحاظ ذهنی ) کاملاً با یکدیگر همپوشانی دارند. در برخی زنان میل بر برانگیختگی مقدم است ، یعنی اول میل و تخیلات جنسی وجود دارد و به دنبال آن بدن زن هم برانگیخته میشود. در برخی زنان دیگر ، میل به دنبال برانگیختگی میآید. یعنی وقتی از طرف شریک جنسی تحریک میشوند ، بدون اینکه از قبل در مورد داشتن رابطه فکر کرده باشند یا تخیل داشته باشند ، مایل و آماده برای انجام رابطه میشوند. نبود میل یا فقدان برانگیختگی جنسی ، در تقریباً همه موقعیتها و فارغ از اینکه شریک جنسی چه کسی باشد ، نشان دهنده وجود این اختلال است.
اختلال دخول / درد تناسلی – لگنی : این تشخیص وقتی به کار میرود که زن حین رابطه دچار درد و ناراحتی یا سفت شدن عضلات (داخل دهانه رحم ) شود یا اینکه ترس و اضطراب زیاد درباره پیش بینی رابطه دردناک داشته باشد.
کژکاری ناشی از مواد / دارو : در DSM-5 اثر مواد و دارو و در تقریباً تمام اختلالات روانی گنجانده شده، ولی در مورد کژکاری جنسی به دلیل قدرت اثرگذاری زیاد مواد و دارو و الکل بر تمایلات و روابط جنسی ، در این مطلب به آن میپردازیم.
در حالتی که شخص مصرف مواد ، دارو یا الکل داشته باشد و حین مصرف یا با فاصله زمانی کمی بعد از قطع مصرف ، دچار مشکل جدی در کارکرد جنسی خود شود و دلایل پزشکی ، روانی و سایر اختلالات ذکر شده در این مطلب ( انواع دیگر کژکاریهای جنسی ) نتواند توضیح بهتری برای مشکل باشند ، میتوان تشخیص داد که شخص دچار کژکاری ناشی از مواد / دارو شده است.
این مواد شامل : انواع نوشیدنیهای الکلی ، تمام مواد افیونی ، داروهای رخوت زا ، داروهای خواب آور ، ضد اضطرابها ، آمفتامین یا سایر مواد محرک ، کوکائین و بسیاری از داروهای روانپزشکی است.
اختلالات عملکرد جنسی یا کژکاریهای جنسی
درمان اختلالات کارکرد جنسی یا کژکاریهای جنسی چیست ؟
اشخاصی که از چنین مشکلاتی رنج میبرند ، لازم است کمک تخصصی دریافت کنند و از خود درمانی یا توصیههای غیرعلمی و غیر تخصصی پرهیز کنند. به عنوان مثال باور نادرستی وجود دارد که برای رفع مشکل زود انزالی ، مصرف مواد مخدر مثل تریاک یا شیره تریاک یا متادون و مشابه اینها کمک کننده است. اول اینکه اینطور نیست و مصرف این مواد نمیتواند زمان رابطه را برای شخص به اندازه کافی طولانی کند. دوم اینکه با منطق هزینه و فایده ، ریسک اعتیاد و مشکلات آن بسیار بیشتر از مشکلات ناشی از زود انزالی است.
در ادامه جهت آشنایی کلی با درمان کژکاریهای جنسی ، در دو مطلب جداگانه به درمان این مشکلات در مردان و زنان پرداخته شده است. ( در سرفصل روابط عاطفی و زوج ، مطلبی با عنوان «رابطه جنسی و ازدواج» آورده شده که به تفصیل بیشتر به مشکلات جنسی رایج بین زوجها میپردازد. )
درمان کژکاری درکارکرد جنسی مردان چیست ؟
این دسته اختلالات ممکن است ریشه فیزیولوژیک یا منشا روانی یا ترکیبی از این دو حالت را داشته باشند. به همین دلیل درمان واحدی که پاسخگوی همه این مشکلات باشد ، وجود ندارد. اما به شکل کلی درمان این مشکلات برای مردان در حیطه اورولوژی است. چنانچه متخصص اورولوژی تشخیص دهد که نقص پزشکی در دستگاه جنسی شخص وجود ندارد ، میتوان درمان این مشکلات را به روانشناس بالینی یا سکس تراپیست ارجاع داد. اختلالاتی مثل انزال دیررس در مردان ، اختلال کمبود میل جنسی بیشتر در تخصص پزشک اورولوژیست است. گاهی با استفاده از دارو یا لوازم کمکی ، مشکل قابل حل یا حداقل قابل کنترل است.
در انزال زودرس استفاده از اسپرهای تاخیری حاوی لیدوکائین ، کمک مناسبی برای افزایش زمان رابطه است. نکتهای که در اینجا وجود دارد. هدف از وجود میل جنسی ، تولید مثل است و اینکه با لذت همراه شده ، یک پاداش بوده که فرایند تکامل به آن اضافه کرده تا از افزایش روابط جنسی و افزایش احتمال تولید مثل ، در جهت بقای نسل ، اطمینان یابد. به همین دلیل از منظر تکاملی ، نمیتوان زود انزالی را یک اختلال دانست ، اما به دلیل اینکه روابط جنسی و لذت و آرامش ناشی از آن ، با سایر مسائل روانی پیوند محکمی خورده ، زود انزالی به عنوان یک مشکل قلمداد شده.
در اختلال کمبود میل جنسی ، داروهای محرک جنسی میتوانند حداقل به شکل مقطعی کمک کننده باشند.
به تشخیص اورولوژیست ، در صورت کمبود هورمونهای جنسی مردانه ، ممکن است تزریق استروئیدها هم تجویز شود. تغذیه مناسب هم در حالتی که مشکل خیلی جدی نباشد ، موثر است.
برای اختلال نعوظ ، مصرف قرص سیلدنافیل که با برندههای مختلف و انواع ایرانی و خارجی در بازار موجود است ، به شرط نبود مشکل جدی در دستگاه جنسی مرد ، باعث نعوظ کافی و ماندگاری نعوظ تا پایان رابطه و حتی بعد از آن میشود. در بازار ایران این قرص در دوزهای ۵۰ و ۱۰۰ میلیگرمی موجود است. حداقل نیم ساعت قبل از شروع رابطه باید مصرف شود. به دلیل بالا رفتن فشار خون بعد از تاثیر دارو ، برای افرادی که مشکل قلبی عروقی یا فشار خون دارند توصیه نمیشود. علاوه بر ایجاد نعوظ ، تا حدی باعث افزایش هیجان و میل جنسی و تاخیر در انزال هم میشود.
انزال دیررس یا فقدان انزال ، تقریباً همیشه یک مشکل پزشکی است و درمان آن با متخصص اورولوژی است.
درمان کژکاری در کارکرد جنسی زنان چیست ؟
به دلیل پیچیدگی بیشتر دستگاه جنسی و تولید مثل در زنان نسبت به مردان ، همینطور آسیب پذیری بیشتر زنان در مقابل مشکلات روانی ( به طور عام ) ، اغلب درمان این مشکلات در زنان ، کاری سختتر، چند بعدی تر و زمان برتر است. به طور کلی و مانند این گروه اختلالات در مردان ، مشکل ممکن است ریشه در فیزیولوژی داشته باشد که کمک متخصص زنان و زایمان را میطلبد. در صورت تشخیص و تایید متخصص در اینکه نقص جدی در کارکرد فیزیولوژی جنسی وجود ندارد ، میتوان درمان را در جلسات روان درمانی یا سکس تراپی دنبال کرد.
اختلال میل / برانگیختگی جنسی به احتمال قویتر ، منشا فیزیولوژیک دارد. طبق آمار ، حدود ۴۰ درصد زنان ، سرد مزاج هستند. به این معنی که تمایل یا هیجان کمتری برای رابطه دارند یا در فاصلههای زمانی طولانیتری این تمایل را تجربه میکنند و یا به محرک مستقیم و تحریک از طرف شریک جنسی ، پاسخ کافی نمیدهند. طبیعی است که این گروه زنان مشکلات بیشتری هم در تجربه ارگاسم خواهند داشت. اما تشخیص اختلال میل / برانگیختگی ، مخصوص کسانی است که تقریباً میلی به رابطه نداشته باشند. درمان این اختلال ، کاملاً موردی است و هر کس باید به شکل خاصی علت شناسی و درمان شود.
اختلال ارگاسمی زنان ، میتواند فیزیولوژیک یا روانی یا ترکیب این دو باشد.
در ادامه به دلایل احتمالی روانی این اختلال و اختلال دخول / درد تناسلی – لگنی میپردازیم.
اختلال دخول / درد تناسلی – لگنی اما ، به احتمال قویتر از سایر اختلالات این گروه ، بعد روانی دارد. بعضی فرهنگها ، تمایلات جنسی زنانه را سرکوب میکند و از کودکی به دختران اینطور القا میشود که ذات تمایلات و روابط جنسی ، پلید و ناپاک است و در ادامه و نوجوانی میآموزند که حق لذت بردن از رابطه ، در انحصار مرد است. رابطه بین باورهای آشکار و مخصوصاً ناخودآگاه ما با بدن ما ، رابطهای انکار نشدنی است. این سوگیریها و دفاعها در ساختار روانی و ناخودآگاه زن ، باعث ایجاد نوعی مقاومت و دفاع در برابر رابطه جنسی میشود به طوریکه بدن او از ناخودآگاه ذهنش که تصمیم به رابطه دارد ، دستور نمیگیرد و به دستور ناخودآگاهش که سعی در پایان دادن به رابطه دارد گوش میکند. این تضاد و مقاومت خود را در انقباض عضلات و تنگ شدن بخش درونی اندام جنسی زن و در نتیجه دردناک شدن رابطه ، نشان میدهد. همینطور در فرایند ارگاسم ، اختلال ایجاد میکند.
تجربه ترس همراه با رابطه هم ، میتواند مغز را شرطی کند. کسانی که تجربه آزار جنسی یا تجاوز فیزیکی داشتهاند ، ممکن است دچار این مشکل شوند.
رفع این مشکل صبر و حوصله زیادی از طرف شریک جنسی زن میطلبد و زوج باید تمرین کنند رابطه خود را داشته باشند بدون اینکه روی این مشکل تمرکز کنند. نرمال و عادی برخورد کردن با این مشکل ، در زمان کافی ، بهترین راه حل برای رفع این مشکل است. تجربه روابط جنسی در فضایی امن و بدون ترس ، بدون فشار از طرف شریک جنسی بابت این مشکل و بدون قضاوت شدن ، به ساختار روانی زن فرصت میدهد به تنظیمات اصلی خود برگردد و به جای مقاومت از رابطه لذت ببرد. همین قاعده در مورد مشکلات ارگاسم هم صادق است ( جهت مطالعه بیشتر ، به سرفصل «روابط عاطفی و زوج» مطلب «رابطه جنسی و ازدواج» مراجعه کنید )
اختلالات عملکرد جنسی یا کژکاریهای جنسی
گروه دوم در اختلالات جنسی-نارضایتی جنسیتی
به معنای ناراحتی و رنج روانی است که به دلیل عدم وجود تطابق بین جنسیت فیزیولوژیک و طبیعی شخص و درک شخص از جنسیت خود رخ میدهد. به زبان ساده وقتی کسی به مقدار زیادی از جنسیت خود رضایت ندارد و برای جبران این عدم رضایت ، رفتار جنس مقابل را تقلید میکند.
آیا نارضایتی جنسیتی یک اختلال است ؟
مولفان DSM ( کتاب مرجع تشخیص و طبقهبندی اختلالات روانی ) از دهه هفتاد میلادی تا زمان حال ، با هر ویرایش و هر نسخه جدید ، پیشوند اختلال یا خود اختلال را از بسیاری مشکلات روانی جنسی حذف کردهاند. مثل همجنس گرایی ، پارافیلیا و نارضایتی جنسیتی که پیش از این همگی پیشوند اختلال داشتند. همجنس گرایی در نهایت از لیست اختلالات روانی حذف شد و سایر سلایق جنسی هم ، عمدتاً به عنوان رفتاری غیر بیمارگون تشخیص داده شدند و ماندن آنها در DSM-5 ، به خاطر درد و رنج روانی است که افراد درگیر این تعارضات ، تحمل میکنند و نه خود رفتار و گرایش جنسی آنها! اما آیا DSM-5 ، درست عمل کرده ؟
برای پاسخ به این سوال ، نیاز است تا نقش جریانها و جنبشها را در این تغییرات بشناسیم.
جنبشهای ضد مرزبندی جنسیتی و روابط جنسی رنگین کمانی
واقعیت این است که به دلیل سلطه قدرتمند فرهنگ غرب با ابزار رسانه ، قدرت اقتصادی و تکنولوژی ، معیارها را آنها برای سایر ملتها و فرهنگها تعریف میکنند. جنبشهای ضد مرزبندی جنسیتی و تبلیغ روابط جنسی رنگین کمانی ، از مدتها قبل ( حداقل دهه هفتاد میلادی ) ، فضای ذهنی بسیاری را تحت تاثیر قرار داده اند و حمایت اغلب احزاب و دولتهای غربی را به دست آوردند.
محیطهای علمی و دانشگاهی هم ، اغلب موضع همراه گرفتهاند. تحت تاثیر این تبلیغات و فشارها ، حقیقت آشکار و عیانی مثل خورشید پشت ابر ، کمرنگ و پنهان شده است.
این حقیقت برای ذهن غیر ایدئولوژیک که قادر است خودش فکر کند نه اینکه اندیشههای تزریق شده از سمت دیگران را به سادگی بپذیرد ، پیچیده نیست. هیچ مرجعی بالاتر از قوانین طبیعت که منشا همه خلقت است ، وجود ندارد. هر نوع رفتار خارج از نرم و استانداردهای طبیعت ، یک انحراف به حساب میآید. هدف از تکامل رفتار جنسی ، بقای نسل و تولید مثل است. هر شکلی از این کارکرد خارج باشد ، یک انحراف و نابهنجاری به حساب میآید.
اینکه آیا باید به لحاظ قانونی همجنس گرایی آزاد باشد یا ازدواج آنها رسمیت یابد یا نه یا سازوکارهای قانونی برای تغییر جنسیت چقدر سهل گیرانه یا سخت گیرانه باشند ، یک سوال چند بعدی است که پرداختن به آن فقط در حوزه روانشناسی امکانپذیر نیست ، در اینجا هم مسئله ما از نگارش این مطلب پاسخ به این سوالات نیست. سوال ما این است که چه چیزی را اختلال بدانیم و چه چیزی را ندانیم ؟ آیا DSM-5 که بر اساس فرهنگ و معیارهای غرب تالیف میشود ، الزاماً و در همه موارد قابل تعمیم به سایر فرهنگها و ملتها هم هست یا نه ؟ پاسخ قطعاً نه است. ما به واسطه فرهنگ بومی خودمان از پیشوند اختلال برای این گروه استفاده میکنیم. اختلال نارضایتی جنسیتی ، دو زیر گروه کلی را شامل میشود ، نارضایتی جنسیتی در کودکان و نارضایتی جنسیتی در نوجوانان و بزرگسالان.
ملاکهای تشخیصی اختلال نارضایتی جنسیتی در کودکان چه هستند ؟
چنانچه در کودکی ، ۶ نشانه از ۸ نشانه زیر ، برای مدت حداقل ۶ ماه وجود داشته باشد ، ملاکهای تشخیصی اختلال نارضایتی در کودکان تامین شده است :
۱) میل قوی برای داشتن جنسیت دیگر ، یا اصرار بر اینکه او متعلق به جنس مخالف ( یا متعلق به جنسیتی دیگر و متفاوت با جنسیت طبیعی ) است. برای تایید تشخیص ، وجود این ملاک الزامی است.
۲) در پسران ، وجود میل و ترجیح قوی برای پوشیدن لباس جنس مخالف یا شبیهسازی ظاهر زنانه؛ یا در دختران ، وجود میل و ترجیح قوی برای پوشیدن لباس معمول مردانه و مقاومت شدید در برابر پوشیدن لباس معمول دخترانه.
۳) وجود ترجیح قوی برای نقشهای جنس مخالف در بازیهای وانمودی و خیالی.
۴) وجود ترجیح قوی برای اسباب بازیها ، بازیها یا فعالیتهای قالبی مورد استفاده یا مرتبط با جنسیت دیگر ( مثل عروسک بازی برای پسران یا بازی با اسلحه اسباب بازی برای دختران )
۵) وجود ترجیح قوی برای انتخاب همبازیها از جنس مخالف.
۶) در پسران ، طرد نیرومند اسباب بازیها و فعالیتهای نوعاً مردانه و اجتناب شدید از بازیهای شلوغ ، پرهیاهو؛ در دختران ، طرد نیرومند اسباب بازیها و بازیها و فعالیتهای نوعاً زنانه.
۷) وجود تنفر شدید از کالبد شناسی جنسی خویشتن. (مثلاً پسر یا دختر از اندام جنسی خود متنفر باشند.)
۸) میل شدید به صفات جنسی اولیه و یا ثانویه که با جنسیت تجربه شده فرد مطابقت دارند.
( صفات اولیه به معنای رشد اندام جنسی در دو جنس و صفات ثانویه به معنای رشد موهای زائد ، رشد پستانها در دختران ، بلند شدن قد و تغییر صدا در پسران است )
نکته مهم: وجود این ترجیحات یا تمایلات ممکن است به خاطر وجود نوعی اختلال مادرزادی ( مثل سندرم عدم حساسیت به اندروژن ) باشد یا نباشد. ملاک اصلی در تشخیص ، وجود این نوع اختلالات ژنتیکی یا اکتسابی در حین بارداری ، نیست. به این معنی که ممکن است کودکی مشکل در فیزیولوژی جنسی اش نداشته باشد ولی با جنسیت خود در تضاد باشد.
ملاکهای تشخیصی در نارضایتی جنسیتی در نوجوانان و بزرگسالان چه هستند ؟
برای تایید این تشخیص ، ۲ تا از ۶ مورد زیر در یک بازه زمانی حداقل ۶ ماهه باید وجود داشته باشند:
۱) ناهمخوانی چشمگیر میان جنسیت تجربه شده فرد و صفات جنسی اولیه و یا ثانویه.
۲) میل قوی برای رهایی از صفات جنسی اولیه و یا ثانویه به دلیل ناهمخوانی چشمگیر جنسیت طبیعی با جنسیت ابراز شده از طرف فرد.
۳) میل قوی برای صفات جنسی اولیه و یا ثانویه جنس مخالف.
۴) میل قوی برای داشتن جنسیت مخالف.
۵) میل قوی برای اینکه با او مانند فرد متعلق به جنسیت مخالف رفتار شود.
۶) ایمان و باور راسخ مبنی بر اینکه فرد ، احساسات و واکنشهای معمول جنس مخالف را دارد.
دو نکته مهم : اول اینکه مانند نارضایتی جنسیتی در کودکان ، شخص میتواند نوعی اختلال ژنتیک که روی هورمونها یا دستگاه جنسی اثر میگذارد و یا اختلالاتی که ژنتیک نیستند و طی دوران بارداری رخ میدهند، داشته باشد یا نداشته باشد. دوم اینکه ممکن است شخص قبلا یک بار اقدام به تغییر جنسیت کرده باشد ولی هنوز از جنسیت خود راضی نباشد. این گروهها هم در این تشخیص قرار میگیرند.
نارضایتی جنسیتی ( عدم رضایت از جنسیت خود )
درمان اختلال نارضایتی جنسیتی چیست ؟
جهت به نتیجه رسیدن درمان ، ( در هر اختلالی و در اینجا نارضایتی جنسیتی ) نیاز است علت تا حد ممکن آشکار شود. شناخت و درک علت و درصد امکان رفع یا تعدیل آن است که به درمانگر میگوید که درمان چه باشد و چگونه انجام شود.
به طور کلی دو جنس علت ، نارضایتی جنسیتی را ایجاد میکنند. علتهای فیزیولوژیک یا جسمی و علتهای محیطی یا تربیتی.
علتهای فیزیولوژیک نارضایتی جنسیتی چه هستند ؟
دلایل فیزیولوژیک میتوانند مربوط به وجود نوعی سندرم باشند که باعث میشود از اساس ترکیب و ساختار ژنهای دخیل در جنسیت و دستگاه تولید مثل ، مشکل داشته باشند. مثل کسانی که از نظر ظاهری جنسیت مبهم و درهم آمیختهای دارند.
گاهی هم ممکن است در طی دوران بارداری ، فرآیند رشد جنسی جنین با مشکل مواجه شود. وقتی نطفه شکل میگیرد ، جنسیت هم مشخص میشود. اما تبدیل شدن جنین به پسر یا دختر با دستگاه جنسی کامل ، با همین عامل به تنهایی ، تعیین نمیشود. اساس این جنین یا نطفه شکل گرفته ، بر اساس فیزیولوژی بدن زنانه است ، چه قرار باشد پسر شود و چه دختر. هورمون های جنسی که طی فرایند حاملگی از بدن مادر دریافت میکند ، شکلگیری جنین را تکمیل میکنند. نطفهای که برای پسر شدن بسته شده ولی جنین حین بارداری هورمونهای زنانه دریافت میکند و بسته به اینکه شدت آن چه قدر باشد ، میتواند در حالت خفیف خلق و خو و خصلتهای زنانه در فرد ایجاد کند و در حالت شدید میتواند منجر به بروز اندام های جنسی ناقص همراه با خلق و خوی به شدت زنانه در فرد شود. به عنوان مثال ظاهر مردانه است ، موی صورت هم وجود دارد ، اما سینههای شخص بزرگ و آویزان است یا فرم باسن و لگن پهنتر و زنانه دارد. یا ظاهر زنانه است ولی استخوان بندی درشت است و مو روی بدن شخص روئیده است ، یا سینهها رشد نکرده یا بسیار کوچک هستند.
بسیاری هم هیچ نشانه ظاهری متضاد با جنسیت ندارند ، اما از نظر خلق و خو ، در تضاد با جنسیت خود هستند. مثل مردانی که بسیار احساساتی و رمانتیک هستند و صفات مردانهای مثل شجاعت یا پرخاشگری در آنها ضعیف است. یا زنانی که لطافت زنانه ندارند و خلق و خوی سلطه جو و تند دارند.
بدیهی است که مثل همه اختلالات ، شدت مشکل و اثر مختل کننده آن روی زندگی شخص ملاک است ، وگرنه هیچ کدام از این حالتهای روانی لزوماً تایید کننده نارضایتی جنسیتی نیستند.
در مورد این گروه ، فرآیند درمان ، کمک به فرد برای رسیدن به یک انتخاب مشخص است. آیا باید با همین وضعیت سازگار شوم و راحت باشم تا تضاد حل شود ؟ آیا باید گرایش و روابط جنسی متفاوتی را تجربه و انتخاب کنم تا تضاد حل شود ؟ و یا اینکه باید جراحی کنم و جنسیت مشخصی را شبیه سازی کنم تا تضاد حل شود ؟
رسیدن به این انتخاب ، برای هر کس ، کاملاً منحصر به فرد و ویژه است و هیچ دستورالعمل کلان یا الگویی وجود ندارد که طبق آن عمل کرد. کمک روان درمانگر به مراجع به دلیل پیچیدگی و چند بعدی بودن مسئله ، بسیار مهم و ضروری است. نتایج آماری نشان میدهد معمولاً هیچ کدام از این انتخابها ، تضاد درونی شخص را به صفر نمیرساند.
علت های محیطی یا تربیتی نارضایتی جنسیتی چه هستند ؟
در معادلات روانی انسان ، آنچه مهم است خود واقعیت نیست ، بلکه درک ما از واقعیت است. یعنی آنچه ما فکر میکنیم هست یا باید باشد ، تعیین کننده است نه آنچه واقعاً هست. به عنوان مثال دختری که در خانوادهای پسر دوست و پسر سالار رشد کرده ، واقعیت را از پس این فیلتر تبعیض ، این گونه درک میکند که پسر بودن مزیت دارد و بهتر از دختر بودن است. توجه ، محبت و امکانات برای پسر است و ممکن است آرزو کند کاش او هم پسر میبود. در کودکی ، فرد متوجه این مسئله نیست که این تبعیض به دلیل عدم آگاهی و سوگیری والدین به جنسیت اوست. برعکس ، فرض را بر این میگذارد که مشکل از من و در من است. یکی از الگوهای واکنش به این کمبود روانی ، در شکل کاملاً ناهوشیار و ناخودآگاه ، شبیه سازی و تقلید رفتار جنس مخالف است.
این تقلید در دراز مدت خود پنداره کودک را شکل میدهد و باعث میشود افکار و باورها و به تبع آن احساسات کودک هم ، طبق این خودپنداره نامتجانس واکنش نشان دهد. سختی درمان در این است که ذهنیتهایی که در کودکی شکل میگیرند ، در بزرگسالی به واسطه آگاه شدن ، الزاماً تغییر نمیکنند.
گاهی هم والدین چون جنسیت خاصی را بیشتر دوست دارند ، با فرزندشان رفتاری خلاف جنسیت او با فرزندشان رفتاری خلاف جنسیت او دارند. مثلاً اگر دختر است ، لباس پسرانه به او میپوشانند ، اسباب بازیهای پسرانه میخرند و بازیهای پسرانه با او انجام میدهند. ( متاسفانه این رفتار در فرهنگ ما هنوز هم وجود دارد ). مثل مورد قبلی ، خودپنداره کودک با این جنسیت شکل میگیرد و در نهایت افکار و احساسات نامتناسب با جنسیت طبیعی خود را تجربه میکند.
گاهی هم شرایط کاملاً تصادفی پیش میآید. کودک پسری که بیشتر کودکان اطراف و همبازی او دختر هستند ، ممکن است برای پذیرفته شدن در جمع آنها ، همانند سازی کند و به تقلید رفتارها و بازیهای دخترانه وادار شود. این پذیرفتن نقش جدید ، میتواند آرام آرام خودپنداره کودک را در مورد جنسیت خود تغییر دهد.
موقعیتهای محیطی دیگری هم ممکن است ، زمینهساز شکلگیری خودپنداره ناهماهنگ با جنسیت شود. شاید درمان این گروه ، امکانپذیرتر باشد. در یک قاعده بزرگ ، «آنچه ما را عمیقاً تغییر میدهد ، تجربههای حسی و عینی هستند». درست است که این تجربهها در کودکی بسیار قدرتمندتر و اثرگذارتر هستند ، ولی تجربه نقشهای متناسب با جنسیت در بزرگسالی ، به شرط تکرار و دوام و باز به شرط خوش آیند بودن برای شخص ، میتوانند در اصلاح خودپنداره شخص در مورد جنسیت خود ، کمک کننده باشند. احتمالاً این همه کاری است که میتوان کرد ، چه کافی باشد و چه نباشد.
در نهایت از منظر واقعگرایی و با در نظر گرفتن سلامت روان به عنوان مهمترین شاخص ، آنچه مهم است راحت بودن شخص با جسم و ساختار روانی و علایق خود است. فارغ از اینکه آن را اختلال بدانیم یا ندانیم. هیچ کس بهتر از خود شخص نمیتواند تصمیم بگیرد که میخواهد که باشد و چگونه زندگی کند.
نارضایتی جنسیتی ( عدم رضایت از جنسیت خود )
گروه سوم در اختلالات جنسی-انحرافات جنسی یا اختلالات پارافیلیک
پارافیلیا ، علاقه جنسی شدید و پایداری است که مایل به برقراری رابطه مستقیم جسمی و جنسی با انسان بالغ دیگری نیست ، ولی از روشهای دیگری برای رسیدن به ارضای جنسی استفاده میکند. این روشها میتوانند بسیار گسترده و متنوع باشند و بسیاری رفتارها را میتوان مصداق انحراف جنسی یا پارافیلیا دانست، اما در اینجا رایجترین اشکال پارافیلیا شرح داده میشود.
اختلال تماشاگری جنسی ، اختلال نمایشگری ، اختلال مالش دوستی ، اختلال آزارخواهی جنسی ( مازوخیسم ) ، اختلال آزارگری جنسی ( سادیسم ) ، اختلال بچه بازی ، اختلال یادگارخواهی ، اختلال مبدل پوشی و… زیرشاخههای پارافیلیا هستند.
انواع پارافیلیا یا انحرافات جنسی چه هستند ؟
اختلال تماشاگری جنسی :
به معنای تماشا کردن شخص بیخبری که برهنه است ( معمولاً جنس مخالف مگر اینکه گرایش به همجنس وجود داشته باشد ) یا در حال عوض کردن لباس است یا در حال رابطه جنسی با شخص دیگری است. حین این تماشاگری تخیلات شخص به اوج میرسند و اغلب همراه با خود ارضایی است. از نظر تشخیصی این رفتار باید حداقل ۶ ماه ادامه داشته باشد و شخص هم حداقل ۱۸ سال داشته باشد تا بتوان تشخیص رفتار منحرف گذاشت ، وگرنه خیلیها ممکن است تصادفی یا بدون برنامه قبلی با چنین موقعیتی مواجه شده باشند و به تماشا هم ایستاده باشند!
اختلال نمایشگری :
افرادی را توصیف میکند که برای رسیدن به اوج هیجان جنسی ، اندام جنسی خود را به طور ناگهانی به دیگران نشان میدهند. این اختلال عموماً مردانه است. سوژه شخص میتواند افراد نابالغ یا بالغ ( اغلب خانمها ) باشد.
اختلال مالش دوستی :
معرف افرادی است که بدون آگاهی و رضایت دیگران ، خود را به سوژه مورد نظرشان میچسبانند یا بخشی از بدن او را لمس میکنند. این اختلال هم اغلب مردانه است. معمولاً باسن ، اندام جنسی و سینههای سوژه انتخاب شده ، هدف مالش قرار میگیرند. مکانهای شلوغ و پر ازدحام مثل مترو ، اتوبوس ، پیاده روها و… بهترین مکانها برای بروز این رفتار منحرف است. بدیهی است که تکرار و شدت این رفتار و تبعات اجتماعی یا قانونی این رفتار ، باعث شده علاوه بر منحرف بودن رفتار ، آن را یک اختلال بدانیم.
اختلال آزارخواهی جنسی ( مازوخیسم ) :
معرف افرادی است که برای به اوج لذت جنسی رسیدن ، نیاز دارند مورد تحقیر ، ضرب و شتم ، به بند کشیده شدن یا هر روشی که باعث درد و رنج شود ، قرار بگیرند. میل به خفگی هم جز مواردی است که در خیلی افراد مازوخیسم وجود دارد. واژه مازوخیسم در زبان رایج و عمومی مردم در مورد کسانی استفاده میشود که رفتاری انجام میدهند که باعث آزار خود میشوند ، اما معنای تخصصی این لغت ، صرفاً محدود به رابطه جنسی همراه با آزارخواهی است.
اختلال آزارگری جنسی ( سادیسم ) :
معرف افرادی است که برای به اوج لذت جنسی رسیدن ، نیاز دارند شریک جنسی خود را مورد آزار ، ضرب و شتم ، تحقیر و رفتارهای مشابه قرار دهند. لغت سادیسم هم در زبان رایج مردم ، به کسانی اطلاق می شود که باعث درد و رنج و آزار دیگران می شوند. اما معنی تخصصی آن ، محدود به رفتار آزارگری در روابط جنسی است.
اختلال بچه بازی :
معرف افرادی است که با کودکان کمتر از ۱۳ سال ( سن توافق شده برای در نظر گرفتن کودک بودن ) رابطه جنسی برقرار میکنند و این رفتار آنها را به اوج لذت جنسی میرساند. رابطه بین دو کودک تقریباً هم سن ، بچه بازی به حساب نمیآید و از نظر تشخیصی ، فاعل رابطه باید حداقل ۱۶ سال سن داشته باشد و اختلاف سنی حداقل ۵ سال باشد. شخصی که دچار این اختلال است ، ممکن است صرفاً با کودکان دختر یا پسر ارتباط داشته باشد یا غیر از ارتباط با کودک ، با افراد بزرگسال غیر همجنس یا همجنس هم رابطه داشته باشد. رابطه با کودکان معمولاً همراه با دخول نیست.
اختلال یادگارخواهی :
معرف افرادی است ( اکثراً مرد ) که برای رسیدن به اوج لذت جنسی ، از اشیاء خاصی مثل لباس زیر ، کفش و مشابه اینها استفاده میکند و یا روی عضو خاصی از بدن ( غیر از اندام جنسی ) تمرکز میکنند.
اختلال مبدل پوشی :
معرف افرادی است ( عموماً مرد ) که برای رسیدن به اوج لذت جنسی ، لباس جنس مخالف را میپوشند. بروز این اختلال میتواند همراه با یادگارخواهی باشد یا همراه با خود – زن پنداری.
رفتار های دیگری مثل حیوان دوستی ( رابطه جنسی با حیوان و رسیدن به اوج لذت از این طریق )، هرزه گویی تلفنی ( تماس تلفنی با افراد ناشناس و حرفهای رکیک و زشت با محتوای جنسی به او زدن )، ادرارخواهی و مدفوع خواهی (رسیدن به اوج لذت جنسی از طریق ادرار و مدفوع کردن روی شریک جنسی)، مرده دوستی ( میل به رابطه با اجساد ، این اختلال میتواند فراتر از یک رفتار منحرف جنسی باشد و نشانهای از روان پریشی تلقی شود ) و هر رفتار مشابه اینها ، یک انحراف جنسی است. در صورتی که به روال عادی زندگی شخص هم آسیب بزند ، اختلال هم به حساب میآید.
اختلالات پارافیلیک ( انحرافات جنسی )
درمان اختلالات پارافیلیک ( انحرافات جنسی ) چیست ؟
تقریبا هیچ انحراف جنسی وجود ندارد که شخص مبتلا ، در جنبههای دیگر شخصیتی نرمال و عادی باشد. وجود رگههایی از ضد اجتماعی بودن ( یا ضد اجتماعی کامل ) ، عزت نفس و اعتماد به نفس به شدت مختل و آسیب دیده و بسیاری مشکلات روانی دیگر ، متناسب با نوع اختلال جنسی ، مشهود است.
از طرف دیگر مسائل جنسی به دلیل پیوندی که با تکامل و بقا دارند ، در ساختار روانی انسان ، بسیار قدرتمند و اثرگذاند. شخص به واسطه پاداشهای ذهنی و بیمارگونه زیادی که از تکرار رفتار منحرف خود دریافت کرده ، به سادگی حاضر به ترک آن نیست.
مانع بزرگتر هم اینکه تقریباً هیچ کدام از افراد مبتلا به انحرافات جنسی ، مستقیماً بابت درمان این انحرافات یا اختلالات ، مراجعه نمیکنند.
این دلایل برای بنبست بودن درمان اختلالات پارافیلیک کافی است.
( جهت مطالعه در مورد اختلال شخصیت ضد اجتماعی ، به قسمت اختلالات شخصیت مراجعه کنید. )
آیا تماشای فیلمهای پورن ، جزء انحرافات جنسی است ؟
تماشای پورن ، گرچه رفتاری آسیب زننده است ، ولی انحراف جنسی به حساب نمیآید. مضر است به این دلیل که آستانه تحریک پذیری مغز را بالا میبرد و شخص در رابطه با شریک جنسی خود ، دچار بیمیلی و مشکل میشود.
تماشای فیلمهای پورن با موضوع روابط زن و مرد یک چیز است ، دنبال فیلم پورن گشتن و تماشای آن با موضوع روابط منحرف ، چیز دیگری است. مثل کسی که دنبال فیلمهایی با موضوع رابطه با حیوانات یا رابطه با کودکان یا تجاوز یا رفتارهای آزارگری و آزارخواهی و مشابه اینها میگردد. تماشای این دسته از فیلمها ، ممکن است نشان دهنده تمایل پنهان و سرکوب شدهای یا داشتن فانتزیهای جنسی در مورد بروز رفتار منحرف جنسی باشد.
خطر دیگر اینکه تماشای پورن با موضوع خاص ، این است که ممکن است تمایل به آن رفتار منحرف را ایجاد و تولید کند.
آیا خود ارضایی یک اختلال یا رفتار منحرف است(جزء انحرافات جنسی است) ؟
در مورد کسانی که امکان رابطه جنسی دارند ، ولی تمایل به خود ارضایی به جای رابطه دارند ، میتواند اختلال به حساب بیاید. ولی در مورد نوجوانان و کسانی که شریک جنسی ندارند ، فارغ از استانداردهای مذهبی و فرهنگی ، رفتار بیمارگون به حساب نمیآید.
بازگشت به فهرست مقاله:
ختلالات عملکرد جنسی یا کژکاریهای جنسی
نارضایتی جنسیتی ( عدم رضایت از جنسیت خود )
اختلالات پارافیلیک ( انحرافات جنسی )
تالیف از مسعود کرمی روانشناس بالینی
اختلال سازگاری و استرس پس از سانحه(PTSD)
اختلال اضطراب،تشخیص و درمان انواع آن
انواع اختلال وسواس،تشخیص و درمان